.jpg)
.jpg)
.jpg)
بلیط هواپیما و قطار
زندگی هر کسی نیاز به تغییر دارد. کمی هیجان،
کمی ترس و حتی یک در خلاف جهت جریان رودخانه می تواند تا حد زیادی احساس یکنواختی
و سستی را از زندگی مان دور کند و تجربه های جدید هم برای مان خلق کند. می خواهیم
راجع به دختری صحبت کنیم که برای تغییر سبک زندگی روزمره اش دست به ماجراجویی های
جدید می زند و خود را به چالش می کشاند. احتمالا خواندن تجربیات این خانم به شما هم
کمک کند تا اگر احساس یکنواختی مشابه او داشته اید، به فکر کمی تغییر بیفتید. با راه
جویان ققنوس شرق همراه باشید:
هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی به گردشگری ماجراجو تبدیل شوم. من از بودن در موزه ها لذت می بردم، چشیدن طعم غذاهای جدید را دوست داشتم و از دیدن بناهای تاریخی به وجد می آمدم و هیچ وقت حتی تصور نمی کردم که ماجراجویانه سفر کردن، همان چیزی باشد که همیشه دوست داشته ام. تا اینکه نقل مکان به آمریکای جنوبی برای همیشه زندگی من را عوض کرد و باعث شد از دایره ی امن خود بیرون بیایم. نه تنها با یک فرهنگ کاملا جدید آشنا شدم، بلکه نوع جدید از سفر را هم تجربه کردم. حالا با اطمینان کامل می توانم بگویم که گردشگری ماجراجویانه همان چیزی است که هر کسی باید در زندگی اش امتحان کند.
احتمالا برایتان این سوال پیش می آید که چه دلیلی برای این نوع سفر هست و چرا اصلا باید از دایره ی امن خود خارج شویم؟ این دلایل در پایین توضیح داده شده اند.
با اینکه فیزیک بدنی نسبتا خوبی داشتم اما از آن آدم‌هایی نبودم که صبح زود بیدار شوم و چندین کیلومتر دوچرخه‌سواری کنم. وقتی دوستان من پیشنهاد کردند که با دوچرخه مسیر بالای آبشاری را در بنس اکوادور برویم، من واقعا ناراحت بودم اما تصمیم گرفتم که خودم را تغییر دهم. در طول مسیر بیشتر از قبل به خودم افتخار می‌کردم و هنگامی که به مقصد رسیدیم باور نمی‌کردم که توانسته باشم انجامش دهم. همان‌طور که ورزش روی فیزیک بدنی من اثرات مثبتی ایجاد کرده بود، اعتمادبه‌نفس من از درون هم رشد کرده بود و حالا بیشتر تمایل دارم تا خودم را به چالش بکشانم تا بیشتر به خودم افتخار کنم.
من حافظه قوی دارم و به یاد دارم که وقتی کودک بودم پدرم از من پرسید:
چطور ممکن هست چیزی را دوست داشته باشی یا نه، وقتی تا به حال آن را امتحان نکردی؟
بیست سال بعد مفهوم سوال پدرم را متوجه شدم. اگر برای امتحان تجربیات جدید از خانه‌ی امن و راحت خودتان بیرون نروید، در حقیقت به خودتان اجازه‌ی پیشرفت نداده‌اید. من برای به دست آوردن تجربیاتی که دوست داشتم از خانه بیرون زدم و فراموش نکنید که این تجربیات هستند که ما را می‌سازند.
اگر به دنبال کسب موفقیت و حس پیروزی هستید، هیچ
احساسی بالاتر از این نیست که تمام ذهن خود را بر روی هدفی متمرکز کنید و با تمام
نیرو و وجودتان برای رسیدن به آن تلاش کنید. من چنین تجربه‌ای را با گروهم هنگام
صخره نوردی در ماچوپیچو به دست آوردم. هنگامی که ۴ صبح از خواب بیدار شدیم تا
اولین نفراتی باشیم که به آنجا می‌رسیم. من واقعا ذوق‌زده بودم و حتی تصور نمی‌کردم
که ممکن است تا چه حد کار سخت و دشواری باشد. واقعا کار پردردسری بود و حتی
یادآوری درد و رنجی که کشیدم، دشوار است اما چیزی را که خوب به خاطر دارم زیبایی
بی‌نظیری بود که زیرپایم قرار داشت. یکی از زیباترین مناطق جهان را خودم با پای
خودم رفته و تجربه‌اش کرده بودم و چنین حس پیروزی را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.
